جزیره سرسبز و پر علف است که در آن گاوی خوش خوراک زندگی می‌کند. هر روز از صبح تا شب علف صحرا را می‌خورد و چاق و فربه می‌شود. هنگام شب که به استراحت مشغول است یکسره در غم فرداست.آیا فردا چیزی برای خوردن پیدا خواهم کرد؟ او از این غصه تا صبح رنج می‌برد و نمی‌خوابد و مثل موی لاغر و باریک می‌شود.

ادامه مطلب

داستان کوتاه پنجره بیمارستان و دو بیمار

دو داستان کوتاه از شاهنامه

داستان آموزنده جزیره سبز و گاو غمگین

می‌شود ,جزیره ,صبح ,شب ,علف ,رنج ,از این ,او از ,کرد؟ او ,این غصه ,غصه تا

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

به طعم گندم مجله خبری برنامه‌نویسی پایتون مسجد علی بن ابیطالب فرد مطلب روشنفکری الان بخر تحویل بگیر یو پی وی سی کرج کتابخانه عمومی شهید سید مجتبی علمدار ساری علم/هنر/زندگی داستانک های شیشه ای